English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5200 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
center field U قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
off side U سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
biosphere U قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
off U خارج از محدوده مدافع خط مربوط به سمت راست زمین کریکت سمت راست اسب مسیر خیس و کندکننده سرعت
right court U زمین سرویس سمت راست
deuce court U زمین سرویس سمت راست تنیس
bags U قطعه برزنت چهارگوش وصل به زمین بعنوان پایگاه
bag U قطعه برزنت چهارگوش وصل به زمین بعنوان پایگاه
butted U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butt U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
center ice U قسمت بی طرف زمین
lithosphere U قسمت سخت زمین
medice U قسمت میانی زمین
subgrade U قسمت زیربنای زمین یاصخره
half court U قسمت سرویس زمین تنیس
bunker U قسمت بدون چمن زمین گلف
bunkers U قسمت بدون چمن زمین گلف
alley U منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleys U منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleyways U منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
forecourts U قسمت زمین اسکواش نزدیک دیوار مقابل
forecourt U قسمت زمین اسکواش نزدیک دیوار مقابل
neocene U قسمت اخیر عهد سوم زمین شناسی
nines U قسمت اول یادوم زمین 81 بخشی گلف
nine U قسمت اول یادوم زمین 81 بخشی گلف
ground return U انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
touch judge U هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clowns U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowning U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clown U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
inductive earthing U زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
pancakes U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
geotaxis U گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
pancake U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
hercules U نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
regulus U نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
frost heave U برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
honest john U نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
nap of the earth U از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
box U هر کدام از شش قسمت زمین بیس بال ناشیگری در گرفتن توپ
boxes U هر کدام از شش قسمت زمین بیس بال ناشیگری در گرفتن توپ
to break up U از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
geognosy U زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
tellurian U ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
perelotok U زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
sergeants U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
styx U نوعی موشک زمین به زمین دریایی
rolling terrain U زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
sergeant U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
hazards U امتیاز با به کیسه انداختن هرکدام از گویهای بیلیارد قسمت بدون چمن زمین گلف
hazard U امتیاز با به کیسه انداختن هرکدام از گویهای بیلیارد قسمت بدون چمن زمین گلف
hazarded U امتیاز با به کیسه انداختن هرکدام از گویهای بیلیارد قسمت بدون چمن زمین گلف
hazarding U امتیاز با به کیسه انداختن هرکدام از گویهای بیلیارد قسمت بدون چمن زمین گلف
outpart U قسمت بیرونی یا دوردست
covenant runing with land U شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
no man's land U زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying U پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
pershing U موشک زمین به زمین پرشینگ
pervious ground U زمین تراوا زمین نفوذپذیر
lacrosse U نوعی موشک زمین به زمین
redstone U موشک زمین به زمین رداستون
little john U موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
talik U زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
contour flight U پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
drop U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
outfield U محوطه زمین کریکت دورترین قسمت از توپزن کریکت
compass rose U دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
critical point U نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
permafrost U لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
chinaman U زمین خوردن و بلند شدن توپ توپ انداز چپ- دست بطرف توپزن راست دست
topography U نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
geomagnetism U نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
hydrographer U نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
surface to surface missile U موشک زمین به زمین
ground resolution U قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
everglade U قطعه زمین باتلاقی علفزار زمین باتلاقی
He had a nast fall. U بد جوری خورد زمین ( زمین بدی خورد )
surface to surface U موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
surface-to-surface U موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
earth's attraction U جاذبه زمین قوه جاذبه زمین
model geometric U یک قسمت یا یک ناحیه جغرافیایی که روی یک سیستم گرافیکی کامپیوترطراحی و در یک پایگاه ذخیره شده است
surface missile U موشک زمین به زمین موشک سطح به سطح موشک سطحی
lackland U بی زمین
earthing U زمین
aerospace U جو زمین
globes U زمین
cinder tracks U زمین دو
cinder track U زمین دو
soils U زمین
grass roots U کف زمین
ground [British] [floor] U کف زمین
real estate U زمین
domains U زمین
domain U زمین
rooter U زمین کن
tellus U زمین
soiling U زمین
extra terrestrial U زمین
fields U زمین
acres U زمین
this earthly round U زمین
fielded U زمین
ground U کف زمین
ground U : زمین
acre U زمین
grazes U زمین
soil U زمین
land n U زمین
geodetically U زمین
graze U زمین
field U زمین
grazed U زمین
ground U زمین
floored U کف زمین
terrain U زمین
floors U کف زمین
earths U زمین
norland U زمین
globe U زمین
earth U زمین
ground surface U کف زمین
ground line U خط زمین
land U زمین
floor U کف زمین
floor U کف زمین
block U قطعه زمین
key terrain U زمین مهم
hard ground U زمین سخت
land tax U مالیات زمین
blocked U قطعه زمین
graze U نزدیک به زمین
blocks U قطعه زمین
ground wire U سیم زمین
land of promise U زمین موعود
grazed U نزدیک به زمین
land tax U مالیات بر زمین
geodesy U زمین سنجی
hard soil U زمین سفت
hardpan U زمین سفت
foreland U زمین جلوامده
grazes U نزدیک به زمین
landed a U ملک زمین
flat ground U زمین مسطح
land restoration U بازسازی زمین
flat ground U زمین تخت
geostrategy U زمین شناسی
half court U زمین سرویس
sites U زمین ساختمانی
earthmoving U حرکت زمین
earthwards U سوی زمین
earthward U بطرف زمین
artificial ground U زمین مصنوعی
earthward U بسوی زمین
earthling U اهل زمین
earthing strap U تسمه زمین
halfway line U خط میانه زمین
earthwards U بطرف زمین
elevated ground U زمین بلند
field of play U زمین بازی
feature line U خط عوارض زمین
hard ground U زمین سفت
site U زمین ساختمانی
grounding conductor U سیم زمین
ground zero U صفر زمین
emblements U حاصل زمین
sited U زمین ساختمانی
grounding brush U زغال زمین
emblements U محصول زمین
land alide U لغزش زمین
groundskeeper U متصدی زمین
geochemistry U زمین شیمی
harrower U زمین صاف کن
away U زمین حریف
impermeable ground U زمین ناتراوا
glebe U زمین وقف
investigation of foundation conditions U شناسایی زمین پی
invalidism U زمین گیری
key terrain U زمین حساس
ground conection U اتصال زمین
geotropism U زمین گرایی
geotaxis U زمین گرایی
speculator U زمین خوار
speculators U زمین خوار
ground potential U پتانسیل زمین
lacrosse field U زمین لاکراس
surveying U زمین پیمایی
surveying U زمین پیمائی
inductive earthing U زمین القائی
campaigns U زمین مسطح
campaigning U زمین مسطح
soccer field U زمین فوتبال
gridition U زمین فوتبال
gridiron U زمین فوتبال
greenside U در مجاورت زمین
fluke U زمین گیر
flukes U زمین گیر
Recent search history Forum search
119 hrs · Sometimes the good you try to do to help others, ends up being thrown back at your face. Do things for Allah's sake, not to please people.
1time is prceious it has great
1Profiles are unique pages where one can ‘‘type oneself into being’’
2میشود جواب دهید برای په جواب flower bed را پیدا نکردیم
2بازوی دست راست
2بازوی دست راست
1Open the "Wind Farm" subsystem and in the Timer blocks labeled "Wind1" and "Wind2", Wind3" temporarily disable the changes of wind speed by multiplying the "Time(s)" vector by 100.
2Let me know when you're done.. (kiss) Im gonna get ready for you!
1afterbody and a forebody; at least one activatable flow effector on the missile or aircraft afterbody;
1 moves up the range
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com